روزانه

تنها راه صلح، جنگ است؟

۲ سال و اندی می گذره از شروع درگیری های سوریه. به نظر من مسئول اول تمامی کشتارها و آوارگی های مردم این کشور شخص بشار اسده. چند روز گذشته و با بالا گرفتن تب جنگ در منطقه و دفاع لیبرال های وطنی از حمله آمریکا و متحدانش به سوریه و مخالفت چپ ها و صلح طلبان ایرانی از هر گونه دخالت نظامی، من و رها هم تصمیم گرفتیم موضع خودمون رو در مورد سوریه اعلام کنیم (حالا نه اینقدر جدی). خیلی با هم صحبت کردیم. یه روز رها پرسید “هوشمند آخرش به نظرت جنگ بشه برای مردم سوریه بهتره یا نه؟”. من بعد از کمی مکث به جمع بندی رسیدم و خب هم نظر بودم با رها که از روز اول مخالف جنگ بود.

نه به جنگ

نه به جنگ

چرا جنگ؟
موافقان حمله نظامی از کشتار مردم سوریه می گن و تاثیر نهایی این حمله بر منطقه. رو راست ترین هاشون از بهتر بودن نتیجه برای نظام سرمایه داری و یا تاثیرش بر ایران می گن و اونهایی هم که روشون نمی شه از منافع خودشون اسم ببرن از سرونوشت مردم سوریه می گن و جلوگیری از کشته های بیشتر. خب مسلما سرنوشت نظام سرمایه داری و کمک به حل بحران مالی دنیا برای من مهم نیست مخصوصا وقتی قراره در قبال کشته شدن انسان باشه (ویا حیوان، فرقی نمی کنه).
ولی آیا حمله نظامی آمریکا باعث می شه جنگ داخلی سوریه کشته های کمتری داشته باشه؟ استراتژی حمله محدود آمریکا خلاف این رو ثابت می کنه. حمله محدود فقط باعث ایجاد توازن قوا و گسترده تر شدن مناطق جنگی و البته قدرت گرفتن گروه های جنگجوی مذهبی وابسته به القاعده می شه. این جنگ سه جانبه (ارتش اسد، ارتش سوریه آزاد و القاعده)، جنگی فرسایشی و پایان ناپذیره. اگر مدت ها پیش و زمانی که گروه های مذهبی پا نگرفته بودند در سوریه، جامعه جهانی با مسئولیت پذیری، طرفین رو به میز مذاکره می کشوند و یا حتی اگر همین گزینه غلط نظامی (از نظر من) اون زمان اجرا می شد وضعیت اینگونه نمی شد که اکنون شده.
اگر آمریکا حمله محدود رو تبدیل به اشغال نظامی کنه چطور؟ فکر نمی کنم کسی که شناخت از اعراب منطقه خاورمیانه داشه باشه این گزینه رو پیشنهاد بده. نمونه ناموفق عراق که این کشور رو تبدیل کرده به محل آزمون و خطای دولت های همسایه و کشتار روزانه مردم از هر گروه نژاد، آینده اشغال نظامی سوریه رو نشون می ده.

آوارگی کودکان سوری

آوارگی کودکان سوری

نقشه راه
من تحلیل گر مسایل سیاسی یا استراتژیست جنگ نیستم. موتور محرکه من برای اظهار نظر حس انسان دوستیه. فکر کردن به اینکه منی که از وضعیت زندگیم ناراضی ام و محل زندگیم رو مقصر همه مشکلاتی می دونم که روزانه باهاشون درگیرم، الان وضعیتی یده آل دارم نسبت به مردمی که یا کشته شدن و زخمی و یا عزیزانشون رو از دست دادن و آواره کشورهای همسایه شدند. آیا این مردم چیز زیادی می خواستند؟ نه. اولین خواسته شون برگذاری انتخابات آزاد بود. آیا بشار اسد نمی تونست به جای اینکه “ریاست جمهوری” رو از پدرش به ارث ببره، انتخابات برگذار کنه و خودش هم توش شرکت کنه؟ آیا جامعه جهانی به جای ارسال اسلحه و تجهیز مخالفان نمی تونست با بازی دادن به روسیه (به هر حال این کشور حق نا حسابش رو از سوریه می خواد) در آینده سوریه، اسد رو به میز مذاکرات بکشونه؟

سوال ها زیاده. جواب این سوال ها می تونه همین الان هم راه پیش پای طرف های درگیر و جامعه جهانی بذاره. من هم دوست دارم اسد در یک دادگاه با شرایط استاندارد به خاطر جنایت هایی که کرده جواب پس بده ولی اولویت باید جلوگیری از کشته و آواره شدن آدم ها باشه. شاید اگر توافقی بشه برای خروج اسد با پول هاش و ضمانت امن بودنش و بازی دادن روسیه و سایر “طرفداران حفظ اسد” برای تصمیم گیری در مورد آینده سوریه و ایجاد یه گروه نظارت بین المللی و برگذاری انتخابات آزاد، هم امکان پذیر باشه و هم بهترین آینده رو ایجاد کنه.

اونچه که بر ای من مسلمه وظیفه مخالفین جنگ برای جلوگیری از بیشتر شدن فاجعه انسانی ایست که هم اکنون در سوریه وجود داره و با تضعیف نیروی نظامی اسد، از این هم بیشتر خواهد شد. شاید فقط کشته ها از گروهی دیگر و به شکلی دیگر باشه.

Standard